ردیف موسیقی ایرانی

ردیف موسیقی ایرانی

تعریف ردیف موسیقی ایرانی

در تئوری موسیقی ایرانی، به طرز قرار گرفتن آهنگ‌ها و نغمات موسیقی ردیف موسیقی ایرانی گفته می‌شود. هر یک از این آهنگ‌ها، که به آن یک گوشه گفته می‌شود، جزئی از یک دستگاه یا آواز دانسته می‌شوند. ردیف راهی است برای آموزش این گوشه‌ها از طریق تکرار در هر دستگاه، گوشه‌ای که وسعت صوتی‌اش از همه پایین‌تر است، معمولاً به عنوان اولین گوشه انتخاب و درآمد نامیده می‌شود. گوشه‌های دیگر به دنبال آن آورده می‌شوند. گوشه‌ها بنا به ذوق و سلیقه استادان موسیقی دستگاهی ایران جمع‌آوری شده و در مقامات موسیقی ایرانی با نظم و ترتیب خاصی ردیف شده‌اند.

تا پیش از تحول مقام به دستگاه، موسیقی ایران با کمک مقام‌ها آموزش داده می‌شد. بعد از تحول به دستگاه، گوشه‌های موسیقی نیز ذیل دستگاه‌های هفت‌گانه تعریف شدند. برخی مقام‌ها، در قالب گوشه‌هایی محفوظ ماندند.شروع جدایی موسیقی ایران از روش مبتنی بر مقام احتمالاً به دوره‌ی تیموریان (معادل قرن چهاردهم و پانزدهم میلادی) بر می‌گردد.


با این حال در مورد این که در این دوره موسیقی به چه شکلی آموزش داده می‌شده اختلاف نظر هست. رافائل کیزوتر معتقد است که شکل‌گیری ردیف در همین دوران رخ داده و هدف از آن آموزش اجزای موسیقی ایرانی به صورت تک تک بوده‌است. اما داریوش طلایی معتقد است که نظم و ترتیب یافتن ملودی‌های ایرانی به صورت ردیف، تنها در قرن سیزدهم هجری خورشیدی (معادل قرن نوزدهم میلادی) شروع شده‌است. اما بین نظریه‌ پردازان اتفاق نظر وجود دارد که هدف از ایجاد ردیف‌ها، آموزش آسان‌تر دستگاه‌ها، آوازها و گوشه‌های موسیقی ایرانی بوده‌است و روش تعلیم هم آن بوده که شاگردان باید تمام ملودی‌ها را حفظ می‌کردند.

از دید والتر فلدمن، محقق برجسته‌ی موسیقی عثمانی، زمانی که موسیقی ترکیه مشغول تمرکز بر اصول موسیقی (از طریق گسترش مقام‌ها) بود، همزمان موسیقی ایرانی به سمت قالبی شدن رفت (به معنای تمرکز روی قالب موسیقایی)؛ سهم موسیقی آوازی از سازی در ایران بیشتر شد؛ و مقام‌های موسیقی (و متعاقب آن، دستگاه‌ها) به قطعات کوچکتری تقسیم یافتند که می‌شد هر کدام را جداگانه تعلیم داد (شکل‌گیری ردیف موسیقی ایرانی).
در مقابل برخی محققین دیگر شکل‌گیری ردیف موسیقی در ایران را با نفوذ فرهنگ غرب که در دورهٔ قاجاریه شدت گرفت مرتبط می‌دانند. داریوش طلایی هم می‌نویسد که هدف اصلی بنیانگذاران ردیف تدوین مجموعه‌ای مرتبط و منظی از ملودی‌های سنتی بود؛ آن‌ها لزوماً به دنبال نظم دادن به سیستم مُدال نبودند و بنابراین رابطه‌ی ردیف‌ها با مدها مشخص نشده‌است و نظام آموزشی ردیف دربرگیرندهٔ هیچ تئوری روشنگری نیست.

معروف ترین ردیف های موسیقی ایرانی

معروف‌ترین ردیف‌هایی که در موسیقی ایرانی شناخته شده‌اند، ردیف میرزا عبدالله و ردیف آقا حسینقلی هستند. این دو ردیف به نام سازندگانش، میرزا عبدالله فراهانی و آقا حسینقلی شناخته می‌شوند؛ این دو که برادر بودند، هر دو جزو نوازندگان سرشناس تار در دوره‌ی قاجاریه بودند که تمام عمرشان را به تدوین و تدریس ردیف‌هایشان گذراندند. از این میان ردیف میرزا عبدالله مهم‌ترین ردیف دانسته می‌شود، چرا که میرزا عبدالله با تعلیم آن به شاگردان زیادی که داشت توانست میراث هنری دوران قبل از قاجار را تا به امروز زنده نگاه دارد.

ردیف‌های موسیقی در بدو ایجاد، درست مانند دوران پیش از ردیف، به صورت سینه به سینه منتقل می‌شدند. از دههٔ ۱۳۵۰ خورشیدی، ردیف‌های استادانی همچون علی‌اکبرخان شهنازی، نورعلی‌خان برومند، سعید هرمزی، یوسف فروتن، عبدالله دوامی، و محمود کریمی بر روی نوار کاست ضبط شده ‌است و تا به امروز باقی مانده ‌است. نگارش ردیف را اولین بار علینقی وزیری در اواخر دهه‌ی ۱۲۹۰ خورشیدی آغاز کرد، که در طی آن ردیف چهار دستگاه را که از آقا حسینقلی و پسرش علی‌اکبر شهنازی یاد گرفته بود به رشته‌ی تحریر در آورد. وزیری همچنین اولین کسی بود که به تدوین تئوری موسیقی ایرانی پرداخت.

ردیف میرزا عبدالله

ردیف میرزاعبدالله شامل ۲۵۰ گوشه است که در هفت دستگاه و پنج آواز تنظیم شده‌اند. این نظم و ترتیب در ردیف‌های بعدی نیز یکسان است و تفاوت ردیف‌ها در تعداد گوشه‌ها و ناگذاری آن‌هاست. ردیف‌های سازی (مانند ردیف میرزا عبدالله که برای تار و سه تار تدوین شده‌است) گستردگی بیشتری از ردیف‌های آوازی دارند. زیرا گوشه‌های مخصوص ساز (نظیر چهار مضراب‌ها، رِنگ‌ها و گوشه‌هایی همچون بسته‌نگار، مجلس‌افروز و غیره) را نیز شامل می‌شوند. گسترده‌ترین ردیف آوازی به جای مانده، ردیفی از محمود کریمی است که ۱۴۵ گوشه در آن وجود دارد.
به عنوان مثالی دیگر، ردیف آقا حسینقلی از ردیف میرزا عبدالله کوتاه‌تر و پرکارتر است، احتمالاً به‌این دلیل که میرزا عبدالله بیشتر به تعلیم می‌پرداخته و آقا حسینقلی بیشتر به نوازندگی.

ردیف‌های موسیقی ایرانی در طول زمان ثابت نمانده‌اند بلکه گسترش یافته‌اند. به عنوان نمونه ابوالحسن صبا که خود شاگرد میرزا عبدالله بود، در ردیف موسیقی که خودش تدوین کرد گوشه‌هایی مانند «دیلمان» و «امیری» را بر اساس موسیقی نواحی شمال ایران اضافه کرد و یک مثنوی از آوازهای دراویش را نیز با نام «صدری» به ردیف افزود. همچنین محمود کریمی استاد ردیف آواز، گوشه‌ی «بیات شیراز» را تحت تاثیر موسیقی آذربایجانی به آواز بیات اصفهان اضافه کرد، حسن کسایی استاد ردیف نی گوشه‌ی «هداوندی» را به ردیف نی افزود و به زادگاه خود (اصفهان) منسوب کرد، و عبدالله دوامی استاد ردیف آواز یک روایت آوازی از دستگاه راست پنجگاه به ردیف خویش افزود.


همچنین اساتید مختلف موسیقی ردیف‌های اصلی را که برای سازهای زخمه‌ای نوشته شده بودند، برای سازهای دیگر نظیر ویلن، کمانچه، سنتور، و نی و نیز برای آواز بازنویسی کرد.

  • برگشت به مقالات
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.